62

4شنبـه
2اسـفـنـد
91
منــو تـــــــو کنـارهــم
آخخخخخخخ کــه چقــدر خوش گذشــت
هنــوزم دارم میخـندم

4شنبـه
2اسـفـنـد
91
منــو تـــــــو کنـارهــم
آخخخخخخخ کــه چقــدر خوش گذشــت
هنــوزم دارم میخـندم

امیـرم ؟ عشقـم ؟ خـیـلی دوستـت دارم عـوضی
بعـد دوسـال تازه اونهمـه عشقو حس کردم از نزدیک
وقتی تـوبغلت بـودم / وقتی خـودم ازتــــــه دل خواستـم کنارت باشم
وقتـی طعم لبـاتو بوسیـدنـتو عشقتـو گرمیتـو آغـوشتـو بعد دوســالو نیم حس کردم
اگه همـه چی یادم بـره این روزو یادم نمیـره
امیــرم نـذار مـال کسـی دیگـه بشـم
خـواهش میکنـم
میدونـی که دیـــوونه میشـم
میـدونی چیه ؟ همیشـه همینجور بودی
میام طرفت با کلی عشق ذوق . ولی ای کاش میفهمیدی من یه دخترم .
دلم یه چیزایی میخواد .تاکی فقط دوستت دارم
تــاکی مث همیشـه ؟
شد بگـی تو که عشـقمی دعوتـت میکنـم به یه کافی شـاپ
یه کادوی خوشگل بگی ساعت 6 تو اون کافی شاپ منتظرتم بعدم خودم میرسونمت خونتون
ولی حتی یه تبریک نداشتم
مهم نیس
بی من که دووم آوردی این یکـی دو ماهـو
بقیـشـم میتـونی
دیشـب بعـد یه ماه بالاخـره پیدات شد
پات شکسته عشقم :(
دیشـب میگـم بت بگـو عشقـت کیـه
میگـی یه دختـره لوسـو خوشگـل که دلم میخـواد یه بار تو بغـلش بخـوابـم و هر اتفآقی بیفتـه از دلم بیرون نمیـره
کاشکـی الان تو خونـه خودمـون بودیـم بعـد دوسـال هنوز همیـن آرزومـه :( و بهش نمیـرسم
امـروز دیگـهـ طاقـت نداشتـم اس دادمــ
منتـظـر بـودم اس بـدی مثــ همیشـه لوسـم کنـی بگـی چـه خآنمـی و...
ولـی ...
اس دادمــ تـازه حالـم گرفته کـه بـود بدتر شـد
هرچـی میگـم چـته حرف نمیزنـی
میگـی ازبس سیـگـار کشیــدم دیـگه نمیـکشـه ریـه هـام
مـن از دستـتــ چیـکار کنـم !

+ دیـروز عصـر ز زدی
بعـد شـارژت تمـوم شـد مـن ز زدم
بعـد امـروزم امتـحـان بهیـنـه داشتـم
منتـظـر مـوندی امتـحـانـم تمـوم شـه
بـه زور و دعـوا همـو دیدیـم
دستـای جفتمـون یـخ کـرده بود
کـاش دستـاتـو محکـم میگـرفتـم تو دستـام
چـرا دستـامو نگـرفتـی :(
ولـی اون مـوق کـه تـو تآکسـی دستـت دورم بود خیـلی حـس خـوبـی بـود
برگــشت غیر منتظره ی تو
14/9/91
وقتی اس دادی یه حسی بم میگفت خودتی
ولی چشم دیدنتو ندارم
چرا مث سگ پاچه میگیـری؟
خودت برگشتی ؟ دعواتم میـاد ؟ عجبـا
ملـت داغونـن
نه وبـلاگو حذفــ میکنمــ نه تغیـیـرش میدمــ
فقـط یـه چـیـزی میگـم
تنـها چیزی که لایـقـشی
تنها چیزی که تازه بعد دوسال فهمیـدم
بعد دوسال که صادقانه و عاشقانه بات راه اومدمـ
خیلـی d a u C
خیلی
نمیبـخشمتـــ + کلی نفریـن
ر ی دم تو این دوسالی که همش پوچو دروغ بود
91/8/25
دومیـن سـآل
هرجـا هستی با هرکی هستی شاد باشی
همین .
10 / 08 /91
گــوشیــشُ خـاموش کــرد
:)
:(
فقـط امیــر سیــگار نــکش :( خــواهـش می کنـم

از تـُو چــﮧ پنهــآטּ گــاه بَرـآیـَم آنقـَבر
خوـآستَنے مے شَوے کــﮧ شُـروع مے کُنَم
بــﮧ شُمــآرش تَک تَک ثآنیــﮧ هآ ...
بَرـآے یک بآر בیگـَر شنیدטּ صدـآیَت
وقتـی میگفتـی چــﮧ دستـای خوشـگـلی داری
وقتی حـس میـکردم دستـام از دستـات هیچوقت جـدا نمیـشه
دستـامو کـﮧ میـگرفتی خیلـی دوس داشتــم
نگاهشـون کـﮧ میکردی قـند تــو دلــم آب می شـد
دیشب بـﮧ دستـام نگا میکـردم .....
یآده تو میـفتادم .... گریـم گرفـت
صبح واس همیـن اِس دادم
تحـمل دوریتو نداشتم

sms بـازی هـامون بعـد امشب :
- امـیـر ؟
- جـون دلم ؟
- دوستت دارم .
- منم دوستت دارم فدای اون لبات بشم .
-عشقم بم داری ؟
- عشق ؟ میمیرم واست . بهترین شب عمرمو ساختی
- الهی قربونت برم .
- خیلی ناز شدیا انگار من نبودم بهت ساخته . افتخار می کردم کنارم راه میرفتی
- افتخار واسه چی ؟
- آخه خانم به این ماهی کی داره .
و ...



دارم واسه کی می نویسم؟
به یاد کی هستم؟
کسی که نه به یادمه و نه دیگه احساس قبلو بم داره
خودش بم گفت
پس دیگه ازچی و واسه کی بنویسم؟!!!!!!!


ایـــــــــنم از تو ڪه میگفتے ، مـَنو تـــــــــنها نمیذاری
ایـــــــــنم از تو ڪه مــیگفتے، رو دلــــــمــ پــا نمیذاری
ایـــــــــنم از تو ڪه خـــودم رو، توی چشمــِ تو میدیدم
ایـــــــــنم از تو ڪه با دسـتات، به تـهِ قـصه رسـیدم
بـیشتر از این روی دوست داشتن ِتو حـساب میڪردم
مــیـونِ دُنــیــا و عـِـــشـقـت ، تـو رو انـتـخـاب میڪردم
از تـــو انــــتـظـار نــداشـتـم ڪه شـبیه هـَـمه بـــاشے
ڪـه بــتـونے خـیلی راحـت، بــدتــر از غـَریـبـه ها شے
تـوی فــڪـر بـا تــــو بـودن، یه امـیـد به زنـــدگے بــــود
امـــا حـــالا خوب مـــیدونم، اشـتباهم ســادگیم بــــود
هـمیشه حـساب عـِـشقت، از هـمـه دنــیـا جـدا بــــود
فــڪـر فــــردای مــن و تــــو، چه قشنگـــُـ بے ریا بــــود
بـیشتر از این روی دوست داشتن ِ تو حـساب میڪردم
مــیـونِ دُنــیــا و عـِـــشـقـت ، تـو رو انـتـخـاب میڪردم
از تـــو انــــتـظـار نــداشـتـم ڪه شـبیه هـَـمه بـــاشے
ڪـه بــتـونے خـیلی راحـت، بــدتــر از غـَریـبـه ها شے
امشب از غم من ستاره سوسو نمیزند.....امشب باز هم
این قلب شکسته و دستان لرزانم تنها تو را
فریاد میزند....
به ماه مینگرم و عکس چشمان بارانی ام را
مینگارم....
و در تمام این احساس غریب من،
تنها تویی که با من اشنایی
پاییز ۹۰
فقط چند هفته به سالگردمون مونده بود که بازم رفتی
رفتن این دفعت خیلی بد بود امیر .سره هیچی رفتی
انقدر التماست کردم امیر چته چرا میری ..ولی همشو با سردی جواب دادی
خیلی وقتا ج نمیدادی
مامان همه چی رو فهمید .بم میگفت دیدی بت چی میگفتم.دیدی پسرا ارزش ندارن
منم فقط همه دردمو تو خودم میریختم
شبا هرشب تو فکره خریتم گریه میکردم
که چه ساده رفتی بعده یه سال .. بی دلیل ...
از اون موقع به خودم گفتم دیگه با پسری دوست نمیشم اگه هم شدم بش دل نمیبندم فقط تا وتی باهاشم که واسم بمیره
از اونروز به هرچی پسربود لعنت فرستادم..عشقتو ازقلبم بیرون کردم.به خودم حتی دوستام گفتم امیر واسم مرده.امیری دیگه وجود نداره
اگه هم یه روزی برگشت بش میگم دیگه نمیخوام ببینمت
کلی برنامه واسه سالگردمون داشتم . ولی رفتی
فکر کردی حالا چرا باید هزار دفعه التماس کنی تا شاید بیام بیرون؟
ازبس تو اون دو ماه بت فحش دادم . به عشقمون . به روزایی که باهم بودیم .روزی دستتو گرفتم
روزی که به عشقت ایمان آوردم
تو بخاطرم هرکاری کردی ولی رفتی و نفهمیدم این تضادها چه ربطی داشت
عشق بود یا ...
همین الانم چشمام خیسه و دارم مینویسم خاطراته گندمو
اگه جلوتو نمیگرفتم امیر الانم پیشم نبودی
همش میخوای بری
![]()
بخدا دیگه میترسم