055

+ دیـروز عصـر ز زدی
بعـد شـارژت تمـوم شـد مـن ز زدم
بعـد امـروزم امتـحـان بهیـنـه داشتـم
منتـظـر مـوندی امتـحـانـم تمـوم شـه
بـه زور و دعـوا همـو دیدیـم
دستـای جفتمـون یـخ کـرده بود
کـاش دستـاتـو محکـم میگـرفتـم تو دستـام
چـرا دستـامو نگـرفتـی :(
ولـی اون مـوق کـه تـو تآکسـی دستـت دورم بود خیـلی حـس خـوبـی بـود
+ نوشته شده در شنبه شانزدهم دی ۱۳۹۱ ساعت 19:56 توسط Me